قرار نیست در کاری عالی باشید تا آن را شروع کنید … قرار است ان را شروع کنید تا در آن کار عالی شوید … ” الهی قمشه ای “
- اپراتور شماره 1 چاپ و تبلیغات سرویس های طلایی
- 30 اردیبهشت 1400
قرار نیست در کاری عالی باشید تا آن را شروع کنید … قرار است ان را شروع کنید تا در آن کار عالی شوید … ” الهی قمشه ای “
سازمان یونسکو 21 نوامبر برابر با 30 آبان را روز جهانی فلسفه نامگذاری کرده است. اولین مراسم بزرگداشت روز جهانی فلسفه در تاریخ ۲۱ نوامبر ۲۰۰۲ برگزار شد. این تصور که فلسفه میتواند نقش مهمی در رفاه انسانی، رویارویی با پیچیدگیها و پیشبرد و ترویج صلح داشته باشد در مرکز اهمیت روز جهانی فلسفه قرار دارد.
نوروز یکی از کهنترین جشنهای به جا مانده از دوران باستان است که اکنون در مناطق مختلف ایران و کشورهای فارسی زبان آغاز فصل بهار را جشن می گیرند.
این جشن برخلاف همه جشنهای مختلف سالانه با شور و شوقی وصف ناپذیر همراه با جنب و جوش فراوان در میان ملتها در اولین روز بهار آغاز میشود.
افسانههای بسیاری برچگونگی پیدایی این جشن وجود دارد که ازآن جمله می توان به برتری این جشن به لحاظ عدم برابری نام ماه و روز اشاره کرد.
طبق روایات مختلف تاریخی، جشن نوروز پیش از زمان حکومت پادشاهی هخامنشی بوجود آمده و در ایران همراه با آیینهای خاص برگزار میشده و همچنان نیزبا کمی تغییرات اجرایی برگزار میشود.
روزهای خاصی در تاریخ کشور باستانی و متمدن ایران وجود دارد که یادآور حکایتها و وقایعی مهم و تأثیرگذار است.درباره فلسفه و علل پیدایش جشن نوروز نظرات متفاوتی وجود دارد که برخی از این نظرات در اینجا آمده است.
با توجه به روایتهای افسانهای اسطورهای ایران آغاز پیدایش جشن نوروز را به جمشید، چهارمین پادشاه پیشدادی ایران نسبت دادهاند. قدمت این اسطوره به عصر هند و ایرانی میرسد.
در اوستا، کهنترین کتاب ایرانیان به جمشید «یم Yima» اشاره شده است. در این روایت؛ جم، دارای فره ایزدی بوده که به فرمان اهورامزد به جنگ با اهریمن پرداخته که موجب خشکسالی و قحطی و نابودی خیر و برکت شده بود.
با نابودی اهریمن وی بار دیگر شادمانی و خرمی و خیر و برکت را به مردم ارزانی داشته و هر درختی که خشک شده بود سبز شد و مردم آن روز را «نوروز» یا «روز نوین» خواندند و همگی به فرخندگی چنین روزی در تشتی جو کاشتند و این رسم برای ایرانیان جاودانه شد.
برخی گفتهاند جمشید که به زبان فارسی جم و به زبان عربی «منوشخ» نامیده میشد در جهان سیر میکرد، هنگامی که به آذربایجان رسید، با تاج و تختی مرصع بر بلندای نقطهای در مشرق جای گرفت و روشنایی آن تاج و تخت در هنگام طلوع خورشید مردمان را خیره کرد و آن روز را روز نو خواندند و جشن گرفتند و لفظ «شید» که در پهلوی به معنای شعاع است بر نام وی افزودند و پادشاه را جمشید نامیدند و رسم نوروز جاودانه و پایدار شد.