بیست فوریهی هر سال، از سوی اجلاس عمومی سازمان ملل، «روز جهانی عدالت اجتماعی» خوانده شده است.
بیست فوریه قرار است انگیزهای باشد تا دولتهای جهان فعالیتهای خود را برای پیشبرد امر عدالت اجتماعی فزونی بخشند. به تشخیص اجلاس عمومی سازمان ملل، تکامل و توسعهی کشورهای گوناگون، به عدالت اجتماعی، همبستگی، هماهنگی و برابری میان آنها وابسته است و ارزشهایی چون عدالت اجتماعی و برابری حقوق، ارزشهایی بنیادین به شمار میروند.
دولتهای جهان برای اینکه بتوانند در کشورهای خود به «جامعهای برای همگان» دستیابند، متعهد شدند سازوکارهایی ایجاد کنند که عدالت اجتماعی را چه در محدودهی ملی و چه در پهنهی جهانی ژرفش بخشد. آنها وعده دادند که ثروت را در کشورهای خود عادلانهتر تقسیم و امکان دسترسی همگان به نعمتهای مادی را فراهم کنند.
از سوی اجلاس عمومی اعلام شد که رشد و توسعهی بیشتر، میبایست برابری و عدالت اجتماعی بیشتر را ممکن سازد و یک جامعهی عادلانه، «جامعهای برای همگان» است. چنین جامعهای پیش از هر چیز میتواند بر شالودهی حقوق بشر و آزادیهای بنیادین سیاسی استوار باشد.
روز جهانی عدالت اجتماعی میبایست انگیزهای باشد برای افزایش تلاشهای جامعهی بینالمللی، در راستای از بین بردن فقر، ایجاد فرصت شغلی برای همگان، شرایط کار انسانی و دستمزد عادلانه، برقراری عدالت جنسیتی، دستیابی به رفاه اجتماعی و نهایتا آنچه در قاموس سیاسی «عدالت اجتماعی» خوانده میشود.
عدالت اجتماعی چیست؟
مفهوم عدالت در زمانهی ما در بافتارهای گوناگون حیات اجتماعی کاربرد دارد. بسته به آنکه مخاطب موضوع عدالت چه کسی یا چه نهادی باشد و چه پیششرطهای اجتماعی برای تحقق آن در نظر گرفته شود، واژهی عدالت در ترکیب با واژگان دیگر، مفاهیم مرکب گوناگونی میسازد.
برای نمونه هنگامی که از «عدالت سیاسی» سخن گفته میشود، منظور رعایت آزادیهای سیاسی و ایجاد شانس برابر برای دستیابی به پستها و مقامهای سیاسی چه در محدودهی ملی و چه در گسترهی بینالمللی است.
یا مفهوم «عدالت قضایی» بیانگر مناسباتی بر پایهی قوانین و قانونگذاری عادلانه و اعمال مجازاتهای متناسب با جرم و نیز قانونمداری دستگاههای حقوقی و قضایی است.
از «عدالت جنسیتی»، وظیفهای مستفاد میشود برای برقراری شانس برابر میان زن و مرد در اشتغال و زندگی خصوصی و همچنین در سیاست و گسترهی عمومی.
امروزه حتی از «عدالت زیستمحیطی» و «عدالت میان نسلها» نیز سخن رانده میشود. اولی به معنای پذیرش عادلانهی هزینههای مقابله با آلودگیهای زیستمحیطی و دستزدن به اقدامات پیشگیرانه برای جلوگیری از آلودگیهای بیشتر به زیان آیندگان است و دومی به معنای سرمایهگذاری بیشتر در حوزهی آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان که آیندهی هر کشور را میسازند و نیز ایجاد بدهیهای کمتر که نسلهای بعدی باید بار آن را بر دوش بکشند.
و سرانجام در همین راستا میتوان به «عدالت اجتماعی» اشاره کرد که به معنای تقسیم عادلانهی نعمات، فرصتهای شغلی و منابع مادی است. برقراری شانس برابر میان انسانها برای دستیابی به وسایلی که نیازهای اولیهی آنان مانند خوراک، پوشاک، سرپناه، بهداشت، درمان و آموزش را ممکن میسازد نیز در زیر همین مفهوم جای میگیرد.