سازمان یونسکو 21 نوامبر برابر با 30 آبان را روز جهانی فلسفه نامگذاری کرده است. اولین مراسم بزرگداشت روز جهانی فلسفه در تاریخ ۲۱ نوامبر ۲۰۰۲ برگزار شد. این تصور که فلسفه میتواند نقش مهمی در رفاه انسانی، رویارویی با پیچیدگیها و پیشبرد و ترویج صلح داشته باشد در مرکز اهمیت روز جهانی فلسفه قرار دارد.
فَلسَفه چیست؟
فَلسَفه (خِرَد دوستی) مطالعهٔ مسائلی کلی و اساسی، دربارهٔ موضوعاتی همچون هستی، واقعیت، آگاهی، ارزش، خِرَد، ذهن و زبان است. تفاوت فلسفه با دیگر راههای پرداختن به چنین مسائلی، رویکرد نقّادانه و معمولاً سازمان یافتهٔ فلسفه و تکیه آن بر استدلالهای عقلانی و منطقی است. در تعابیر غیرتخصصی به طور گستردهتر فلسفه به بنیادیترین عقاید، مفاهیم و رویکردهای یک فرد یا گروه اشاره دارد.
واژه فلسفه ریشه در کلمه یونانی آرخه به معنی بذر دارد. در واقع فلسفه به دنبال کشف ماده المواد عالم است که جهان هستی از چه چیز به وجود آمده است. همچنین واژهٔ فلسفه به معنای دوستداری خِرَد نیز هست و ریشهٔ یونانی (به یونانی: φιλοσοφία) دارد که سپس به عربی و فارسی راه یافته است. مشهور است که نخستین بار سقراط واژه مذکور را به کار برده است؛ زمانی که از او پرسیدند: «آیا تو فردی خِرَدمند هستی؟» وی پاسخ داد: «نه، اما خِرَددوست (Philosopher) هستم.».
اگرچه فلسفه پژوهشی تخصصی است؛ اما ریشه اش در نیازهای مشترک مردمی است که هرچند فیلسوف نیستند، به این نیازها آگاهند.
تعاریف گوناگونی از فلسفه
تعاریف گوناگونی برای فلسفه وجود دارد از جمله:
– ویتگنشتاین میگوید : فلسفه نبردی است علیه افسونزدگی ذهن توسط زبان.
– ارسطو : فلسفه علم به موجودات است از آن سو که وجود دارند.
– در تاریخ فلسفه اسلامی : فلسفه عبارت است از علم به موجود بماهو موجود. (که همان نظر ارسطوست- البته به یاد داشته باشیم در مفاهیم عقلی، تقلید ممکن نیست. یعنی اگر دو شخص از راه عقل به چیزی دست یافتند، نمیتوان گفت که یکی ازدیگری تقلید کرده، بلکه هر دو یک مفهوم را درک کردهاند)
– کانت : فلسفه شناسایی عقلانی است که از راه مفاهیم حاصل شده باشد.
– افلاطون : فلسفه لذتی گرامی است. خاستگاه فلسفه حیرت در برابر جهان است.
– فیشته : فلسفه علم علم یا علم معرفت است.
– هربارت : فلسفه تحلیل معانی عقلی است.
– فلسفه مدرن : فلسفه یک روش سیّال و تغییر پذیر در مطالعه پدیدهها و افکار است.
حوزههای تحقیق
فلسفه به بسیاری از رشتههای فرعی تقسیم شده است که میتوان از معرفتشناسی، منطق، متافیزیک، اخلاق و زیبایی شناسی و غیره نام برد. برخی از حوزههای عمده مطالعه به صورت جداگانه در زیر آمده است.
معرفتشناسی : معرفتشناسی به ماهیت و دامنه دانش مربوط میشود، همانند روابط بین حقیقت، باور و نظریههای توجیه.
منطق : منطق مطالعه اصول استدلال درست است.
مابعدالطبیعه یا متافیزیک : متافیزیک مطالعه ویژگیهای عمومی واقعیت همانند وجود، زمان، رابطه بین ذهن و بدن، اشیاء و خواص آنها، کل و اجزای آن، وقایع، فرایندها، و علت و معلول است.
اخلاق : اخلاق و یا «فلسفه اخلاق» در درجه اول با سؤال «بهترین راه برای زندگی» روبرو است، و ثانیاً با این سؤال که «آیا این سؤال را میتوان پاسخ داد».
فلسفه سیاسی : فلسفه سیاسی به مطالعه دولت و رابطه افراد (یا خانواده و قبیله) با جوامع و از جمله دولت میپردازد.
زیبایی شناسی : زیبایی شناسی به زیبایی، هنر، لذت، ارزشهای حسی، عاطفی، ادراک، و مسائل مربوط به ذوق و احساسات میپردازد.