گرافیک حسی، شاخه ای از طراحی گرافیکی تبلیغاتی است. در این نوع جدید از تبلیغات گرافیکی، گیرنده به جای دیدن اثر، مجبور می شود برای دریافت مفهوم از دست هایش هم استفاده کرده و اثر را لمس کند.
در هنگام تبلیغات اینترنتی و تلویزیونی – که مخاطب فقط به اندازه دیدن یک تصویر و شنیدن درگیر می شود – طراحان گرافیک نیاز به بیشتر دیده شدن در بازار شلوغ تبلیغات را درک کردند و این ایده جدید را ارائه دادند.
در این نوع از تبلیغات، طراحی گرافیک از سطح دو بعد بیرون آمده و حالتی سه بعدی به خود گرفته که در نهایت Touch Graphic شکل گرفته است. آنها به این سمت رفتند که چیزی را طراحی کنند که مشتری دوست داشته باشد آن را برداشته، در دست هایش بگیرد، با آن بازی کند و آن را به عنوان یک شی ء دوست داشتنی(نه تنها به عنوان یک المان تبلیغاتی) نگهداری کند.
چیزی که این طراحی را از آشفته بازار باقی طراحان متمایز می کند، روش استفاده آنها از مفهوم اولیه قوی و مصالح خلاق است. خیلی از طراحی های گرافیکی که در آنها از روش تبلیغاتی Touch Graphic استفاده شده، حواس بینایی، بویایی و حتی چشایی و شنوایی را برمی انگیزانند.
جالب است که اکثر طراحی های انجام شده در این شاخه، به تبلیغات شخصی دفاتر طراحی مربوط می شوند و آنها با این روش، مشتری های احتمالی آینده خود را تحت تاثیر قرار می دهند. شاید این راهی باشد که سفارش دهندگان شکاک را با ایده های حسی درگیر کند.
قدمت فرم های اولیه گرافیک حسی، احتمالا به چاپ سنگی کتاب های قدیمی می رسد که به خاطر فشاری که نیاز بود تا لغات روی کاغذ چاپ شوند، هر لت کمی برجسته یا فرورفته می شد. در زمان سلطنت ملکه ویکتوریا در انگلستان، فرم های پرزرق و برق برجسته یا فرورفته در طراحی خیلی معمول بود و گرافیک حسی می تواند مرحله پیشرفته جدید ثبت شده ای از همان حرکت باشد.
TOUCH GRAPHIC (گرافیك حسی) یك شیوه مخصوص در طراحی گرافیكی نیست. این یك لغت است كه به طوركلی از آن در همه نوع طراحی استفاده میشود. گرافیك حسی یك موقعیت در طراحی گرافیكی است، نه آنقدر معین كه تصور میشود بلكه یك شاخه طراحی كاملاً جوان در رشته گرافیك. این روشی است برای طراحانی كه میخواهند ایده هایی اصیل داشته باشند چیزی كه بیرون از شلوغی طرح و ایده ایستاده باشد و علاقه طراح به امتحان كردن محدودیتها و بالا بردن «ضریب شوخی» با طرح را نشان دهد .
برای ایجاد طرحی كه یك شركت را از دیگر رقبا متمایز كند و همچنین تفاوت یك محصول از محصول دیگر، ما از روشهای متفاوتی استفاده میكنیم، گرافیك حسی روش استفاده از الگو، رنگ، فرم و بافت است.
در این روش گرافیست مرحله جدید از تجربه را به دریافت كننده ارائه میدهد.
به دلیل تازگی ایده در گرافیك حسی میشود به آن از دیدگاههای متفاوتی نگاه كرد. وقتی میگوییم گرافیك حسی معنای طراحی گرافیكی را میدهد كه از سطح دو بعد فراتر باشد، به این معنا نیست كه لزوماً باید سه بعد داشته باشد. در واقع طرح میتواند در ظاهر همان دو بعد را داشته باشد با این شرط كه یك المان برای فعال نمودن دستها در آن تعبیه شده باشد.
وقتی میگوییم گرافیك حسی معنای طراحی گرافیكی را میدهد كه از سطح دو بعد فراتر باشد، به این معنا نیست كه لزوماً باید سه بعد داشته باشد. در واقع طرح میتواند در ظاهر همان دو بعد را داشته باشد با این شرط كه یك المان برای فعال نمودن دستها در ن تعبیه شده باشد. المانی كه ممكن است در وهله اول دیده نشود، اما احساس خواهد شد.
المانی كه ممكن است در وهله اول دیده نشود، اما احساس خواهد شد. به عنوان مثال اگر روی طرح با مادهای پوشیده شده باشد، همان ابتدا كه آن قطعه تبلیغاتی را ببینید متوجه چیزی نمیشوید، تا اینكه آن را لمس كنید آنوقت است كه تفاوت را احساس میكنید، قدمت فرمهای اولیه گرافیك حسی احتمالا به چاپهای اصلی لترپرس كتابهای قدیمی میرسد، كه به خاطر فشاری كه نیاز بود تا لغات روی كاغذ چاپ شوند، هر لغت كمی برجسته یا فرورفته میشد. در زمان سلطنت ملكه ویكتوریا در انگلستان فرمهای پرزرق و برق برجسته یا فرورفته در طراحی خیلی معمول بود، گرافیك حسی میتواند مرحله پیشرفتهی جدید ثبت شدهای از همان حركت باشد.
امروزه تكنولوژی مدرن به ما این اجازه را میدهد كه طرحهای بسیار عجیبی ارائه دهیم؛ هم به عنوان راهحل بهتری برای بسته بندی و هم به عنوان طرحی كه كمی سرگرمی در آن تعبیه شده تا طرح را به طرحی فراتر از رقابت تبلیغات بدل كند. طرحی كه دریافت كننده را با به یاد ماندنی ترین روش درگیر كند. خلق چیزی كه مشكل ارتباط با مخاطب را به نحوی كه برایش دارای مفهوم باشد را حل كند.
در گرافیك حسی همچنین نباید از این مساله فارغ بود كه چقدر این كیفیت محیط دوستانهای كه این محصولات به وجود میآورند، استفاده دوباره از مواد قدیمی غیرقابل استفاده و نگاه «دنیوی» به كار، «حس» كار را عوض میكند. آنها استفاده میكنند همان گرافیك حسی خوانده شود… در واقع مثالهای زیادی برای استفاده از گرافیك «حسی» در دنیای روزمره وجود دارد…
گرافیك حسی در بسیاری از كشورهای دنیا شاخه شناخته شده ایی از گرافیك تبلیغاتی به شمار میرود؛ دانشجویان رشته گرافیك در كل دنیا به صورت فعالی این كیفیت را دنبال میكنند و طرحهایی عجیب با تركیب شیوهها و مواد عجیب و غریب ارائه میدهند، این چیزی است كه هر طراح جوانی باید آنرا تجربه كند و دنیا مكان خسته كنندهای میشد اگر كه قرار بود همه طرحها روی سطح دوبعدی كاغذ چاپ شوند.
و در آخر یك جمله كه ما همه به خوبی (و از كودكی) معنایش را میدانیم؛ خیلی وقتها چیزها را با انگشتانمان میبینیم. مثل وقتی كه به یك مغازه وارد میشویم. دوست داریم همه چیز را لمس كنیم، گو اینكه به همین دلیل در آن فروشگاه نوشته شده: دست نزنید. ما همه دوست داریم چیزها را برداریم و آنها را حس كنیم و این تنها روشی است كه ذهن ما كار میافتد.
گرافیک حسی در بسیاری از حیطه های طراحی گرافیکی کاربرد دارد؛ در طراحی کارت ویزیت، طراحی جلد کتاب، دعوتنامه ها، بسته بندی و تبلیغات شخصی دفاتر گرافیکی. فقط کافی است ایده ای جدید را با موادی عجیب و کمی هوش مخلوط کرد؛ چیزی که در نهایت ازآب درمی آید، همان گرافیک حسی است.