خواجه شمس الدين محمد شيرازی شاعر و حافظ قرآن ، متخلص به حافظ و معروف به لسان الغيب از بزرگترين شاعران غزل سرای ايران و جهان به شمار مي رود . حافظ را نمی توان از سنخ شاعران تک بعدي و تک ساحتي محسوب و تفکر شاعرانه اش را تنها به يک وجه خالص تفسير و تاويل کرد .
شعر حافظ داراي ابعاد گوناگون و متنوع سرشار از راز و رمز و پرسش از حقيقت هستی است .
صبحدم از عرش می آمد خروشی ، عشق گفت
قدسيان گويی كه شعر حافظ از بر می كنند
خواجه شمس الدین محمدبن محمد حافظ شیرازی ، از بزرگترین شاعران نغزگوی ادبیات فارسی است . حافظ در اوایل قرن هشتم ه.ق- حدود سال 727- در شیراز دیده به جهان گشود . پدرش بهاءالدین ، بازرگان و مادرش اهل كازرون بود . پس از مرگ پدر ، شمس الدین كوچک نزد مادرش ماند و در سنین نوجوانی به شغل نانوایی پرداخت . در همین دوران به كسب علم و دانش علاقه مند شد و به درس و مدرسه پرداخت . بعد از تحصیل علوم ، زندگی او تغییر كرد و در جرگه طالبان علم درآمد و مجالس درس علمای بزرگ شیراز را درس كرد . او به تحقیق و مطالعه كتابهای بزرگان آن روزگار- از قبیل كشاف زمخشری ، مطالع الانظار قاضی بیضاوی و مفتاح العلوم سكاكی و امثال آنها – پرداخت . همچنین در مجالس درس قوام الدین ابوالبقاء عبدالله بن محمود بن حسن اصفهانی شیرازی نیز حضور داشت .
حافظ – همچنانكه از تخلص او برمی آید – قرآن را از حفظ داشت و به چهارده شكل می خواند . حافظ دارای زن و فرزندان بود . در غزلیاتش به مرگ یكی از فرزندانش اشاره كرده است :
دلا دیدی كه آن فرزانه فرزند
چه دید اندر خم این طاق رنگین ؟
به جای لوح سیمین در كنارش
فلك بر سر نهادش لوح سیمین